- کمر بسته داشتن (رَ شُ دَ)
آماده ومهیا بودن. آمادۀ کاری یا خدمتی بودن:
نه من کودکم گر تو هستی جوان
به کشتی کمر بسته دارم میان.
فردوسی.
کمر بسته دارد به فرمان دیو
به گردون بر، از دست جورش غریو.
سعدی (بوستان)
نه من کودکم گر تو هستی جوان
به کشتی کمر بسته دارم میان.
فردوسی.
کمر بسته دارد به فرمان دیو
به گردون بر، از دست جورش غریو.
سعدی (بوستان)
